جورابچیلار

ساخت وبلاگ
دلم میخواست سکونتگاهمون خوابگاه داشت، اونجا زندگی میکردم. آخر هفته ها میرفتم خونه. با هم کصکلک بازی در میاوردیم، درس میخوندیم، یه کوفتی میپختیم میخوردیم شبا هم ساعت کوک میکردیم میگرفتیم میخوابیدم واسه کلاس فردا...دارم فکر میکنم که آیا واقعا درس میخوندیم؟ نمیدونم! شاید چند روز اول ادا در میاوردیم ولی اگه روتین میشد خیلی پایه بودم. که با رفقا یه جا همزمان یه درسیو بخونیم تستاشو بسپریم دست دورچیِ درون.البته فکر کنم اینا که گفتم همش توضیح خوابگاه دانشگاه بود، خودش انگیزه ایه واسه درس خوندن.پ.ن: همش اثرات سینگلیه دوستان و گرنه دوستی با دوستان به چپ و راستمم نیست(پ.نِ پ.ن: تخخخخ! دوستان نه چپن نه راست مستقیما توی دلمن.) جورابچیلار...ادامه مطلب
ما را در سایت جورابچیلار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jorabchilar بازدید : 23 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1402 ساعت: 18:35

با سلام و عرض عقب از درز ادب. جورابچیلار...

ما را در سایت جورابچیلار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jorabchilar بازدید : 28 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1402 ساعت: 18:35

تمام حواریون حضور داشتند. صمدی با غرور خاصی پشت سکوی سخنرانی رفت و فکر میکرد که حضورش در آن مکان افتخاری بزرگ است. خود را با جنتی مقایسه کرد و با بی نمکی تمام اقرار به جاودانگی خود نمود. ۳۷ امین سال از رینش او مصادف است با آخرین سال از تحصیل ما.اشاره کرد که هیچ میلی به ماندن نداشت ولی مدیرکل(م.ج) اصرار به ماندن او کرده است زیرا دانش آموزان از حضور او فیض می برند( جورابچیلار...ادامه مطلب
ما را در سایت جورابچیلار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jorabchilar بازدید : 25 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1402 ساعت: 18:35